شاید خیلی از شما از علاقمندان سریال بریکینگ باشید.داستان والتر وایت ، معلم شیمی با استعداد و شرافتمندی که در همان ابتدای سریال متوجه میشود مبتلا به سرطان شده و زمان زیادی ندارد. وضعیت مالی والتر چندان تعریفی ندارد و پس از اطلاع از وضعیت بیماری خود، نگران از وضعیت آینده همسر و فرزندان بعد از مرگش، به محاسبه مقدار پول لازم برای ایجاد امنیت مالی آنها میپردازد. عدد محاسبه شده 737000 دلار است و والتر تصمیم میگیرد تا کسب 737000 دلار، به استفاده از مهارت خود در شیمی و پختن ماده مخدر متآمفتامین یا شیشه بپردازد.
اگر از علاقمندان این سریال باشید حتما به خوبی میدانید که والتر در این رقم متوقف نشد و رفته رفته از این کار لذت برد و از یک معلم شیمی شرافتمند به یک خلافکار تمام عیار تبدیل شد. همسرش اسکایلر هم با او همراه شد و با تاسیس یک کارواش به عنوان یک کسب و کار پوششی به او در پولشویی و وارد کردن این پول ناشی از مواد مخدر به زندگی کمک کند. نقطه اوج داستان آنجا بود که اسکایلر، والتر را به انبار متروکهای که اجاره کرده بود برد و کومه بزرگی از دلار را به او نشان و به او خاطر نشان کرد که این مبلغ برای ده بار زندگی کردن هم کافیست و نمیتواند این مقدار پول را با صد کارواش هم شستشو دهد. اینجا بود که سوال مهمی از والتر پرسید: چقدر پول کافیه؟
در این مقاله قصد داریم به شما کمک کنیم که به سوال اسکایلر پاسخ دهید و میزان دارایی کافی برای خودتان را تخمین بزنید.در زبان انگلیسی برای این میزان پول ، اصلاح نهچندان محترمانه ای وجود دارد که به آن "پول گور بابات" گفته میشود. مقداری از دارایی که اگر به آن میزان از دارایی برسید می توانید این دو کلمه را به مدیران خود بگویید از کار خود استعفا دهید! این وضعیت که در آن به سطحی از دارایی برسید که از آنجا به بعد نیازی به کار کردن نداشته باشید و بتوانید با سود ناشی از داراییهای خود زندگی کنید را آزادی مالی [1] میگویند.
بسیاری از ما انسانها عمر خود را صرف کسب درآمد و اندوختن ثروت میکنیم بدون آن که به این پرسش بنیادی پاسخ دهیم که چه میزان پول کافیست. توجه داشته باشید الزامی به رها کردن شغل در صورت رسیدن به آزادی مالی وجود ندارد. آزادی مالی یعنی وضعیتی که در آن نیازی به کار کردن برای پول نیست و میتوان انتخاب کرد که صرفا کاری را که از آن لذت میبریم را انجام دهیم. بر اساس نظر ساباتیر در کتاب آزادی مالی ، برای رسیدن به آزادی مالی چند سطح وجود دارد:
سطح اول- شفاف سازی
در این گام شما متوجه میشوید که وضعیت فعلی مالی شما چیست و وضعیت نهایی مطلوبتان کجاست، در این گام ضروری است خالص دارایی فعلی خود و دارایی نهایی مد نظرتان را تعیین کنید مثلاممکن است شما یک میلیارد تومان دارایی داشته باشید و با محاسباتی که در این مقاله خواهید آموخت به این نتیجه برسید که دارایی نهایی مد نظر شما 100 میلیارد تومان است.
سطح دوم- خودکفایی
پس از این که فهمیدید کجا هستید و مقصد مالیتان کجاست، حداقلیترین وضعیت برای شروع آزادی مالی خودکفایی است. خودکفایی به این معناست که بتوانید هزینههای جاری خود را با درآمدهای جاری خود پوشش دهید، در این وضعیت ممکن است شما هیچ دارایی و ذخیره خاصی نداشته باشید و صرفا هر ماه منتطر حقوق ماهانه باشید تا هزینههایتان را با آن پرداخت کنید.
سطح سوم- فضای تنفس
در این گام شما درآمدی مازاد بر هزینهها دارید و میتوانید به صورت مستمر اندکی پسانداز کنید.
سطح چهارم- وضعیت پایدار
در این سطح شما میزان پساندازی به اندازه حداقل شش ماه هزینه زندگی دارید مثلا اگر هزینه متوسط ماهانه زندگی شما 20 میلیون تومان است و درآمدی به اندازه ماهانه 30 میلیون تومان دارید، زمانی که پس اندازی بهاندازه 120 میلیون تومان داشته باشید در سطح چهارم آزادی مالی قرار دارید.در این سطح ممکن است هنوز توان گفتن آن دو کلمه ی طلایی و استعفا دادن را نداشته باشید، اما مطمئنا بسیاری از کارها را نخواهید پذیرفت و قدرت چانه زنی بیشتری برای افزایش حقوق و حتی تغییر شغل خواهید داشت. شما به اندازه شش ماه مخارج خود اندوخته دارید، پس میتوانید از شغلی که از آن لذت نمیبرید استعفا داده و در یک فرصت شش ماهه شغل مطلوب خود را پیدا کنید.
سطح پنجم- انعطاف پذیری
هنگامی که به اندازه پوشش دو سال هزینههای خود اندوخته کردهاید ، به سطح پنجم آزادی مالی رسیدهاید. با رسیدن به این سطح از دارایی شما انعطاف پذیری زیادی در تصمیمات اقتصادی خود خواهید داشت، ممکن است یک سال کار خود را ترک کنید و به دنبال آموختن مهارت جدید بروید. میتوانید به راه انداختن کسب و کار جدید خودتان بیاندیشید و میتوانید با این سرمایه کسب و کار جانبی دیگری نیز برای خود ایجاد کنید که درآمد جانبی قابل توجهی برای شما بهدنبال داشته باشد.
سطح ششم- استقلال مالی
در این سطح شما میزانی از دارایی دارید که با سود مازاد بر تورم ناشی از سرمایهگذاری آنها میتوانید مخارج زندگی خود را بپردازید. مثلا ممکن است شما چند آپارتمان داشته باشید که ارزش آنها با تورم بالا خواهد رفت و با اجاره دادن آپارتمان هم درآمدی مازاد برتورم خواهید داشت که هزینههای شما رو پوشش خواهد داد، و یا ممکن است ترجیح دهید در بازار سرمایه به خرید سهام بپردازید. افزایش سالانه قیمت سهام معمولا حداقل به اندازه تورم خواهد بود و سود تقسیمی هر سهم در سال نیز می تواند هزینههای زندگی شما را پوشش دهد و شما بدون فروش یک برگ سهام میتوانید هزینههای خود را پوشش دهید.
سطح هفت- ثروت فراوان
مقصد نهایی شما پس از گام ششم جایی است که میزان دارایی شما به گونهای خواهد بود که بسیار فراتر از مقدار نیاز شماست. در این سطح شما به آزادی کامل مالی رسیدهاید.
حالا به سوال اول برگردیم.چقدر پول کافی است؟
برای پاسخ به این سوال باید مخارج زندگی ایدهآل خود را محاسبه کنید، این میزان به سبک زندگی شما بستگی دارد، اگر ایدهآل زندگی شما این است که در یک کاخ زندگی کنید و خودروهای گرانقیمتی چون مزراتی یا پورشه سوار شوید، زمان زیادی تا رسیدن به آزادی مالی فاصله دارید! در حالی که اگر یک زندگی نهچندان لوکس اما مرفه مد نظرتان باشد، ممکن است بتوانید در زمان معقولی به این میزان ثروت دست پیدا کنید.
مهم ترین هزینههایی که باید در نظر بگیرید هزینههای مسکن و خوراک و پوشاک است، حتی اگر میخواهید در منزل مسکونی شخصی زندگی کنید، معادل اجاره آن را در لیست هزینهها بیاورید. به طول مثال ممکن است در زندگی مطلوب شما یک منزل دویست متری در مرکز شهر تهران پیشبینی شده باشد که ممکن است اجارهای نزدیک به ماهانه 100 میلیون تومان داشته باشد. هزینه خوراک مطلوب شما و خانواده هم بهطور مثال میتواند ماهانه 25 میلیون تومان باشد و 25 میلیون تومان هم هزینه حمل و نقل و پوشاک و سایز هزینهها را اضافه میکنیم. مجموع این هزینهها ماهانه 150 میلیون تومان خواهد بود که برای یک سال یکمیلیارد و پانصد میلیون تومان است. با فرض دویست میلیون تومان هزینههای غیر مترقبه مبلغ فوق حدود ۲ میلیارد تومان در سال است که هزینه معقول یک سبک زندگی مرفه ولی نه چندان لاکچری برای خانواده شما میباشد.
با توجه به این محاسبات ،در صورتی که پس انداز فعلی شما یک میلیارد تومان باشد شما در سطح چهارم قرار گرفتهاید، با 4 میلیارد تومان پسانداز نیز در سطح پنجم هستید. اما معمولا بیشترین فاصله برای افراد فاصله سطح پنجم و ششم است، برای محاسبه عدد مدنظر برای رسیدن به سطح ششم، معمولا فرض میکنیم که سرمایهگذاری های شما بتوانند سالانه 3-4 درصد بالاتر از تورم بازدهی ایجاد کنند، مثلا فرض کنید شما در املاک سرمایهگذاری کرده اید، با خرید یک آپارتمان شما ارزش دارایی خود را حفظ میکنید و تورم را پوشش میدهید، همچنین اجاره سالانه یک آپارتمان در تهران حدود 3 درصد قیمت آن آپارتمان است. در صورتی که در سهام سرمایهگذاری کنید، ممکن است این نسبت به چیزی در حدود 5 تا 7 درصد هم برسد. در صورت مدیریت سبد سرمایهگذاری شما توسط افراد خبره در بازار سهام مانند سبدگردانهای حرفهای و صندوقهای سرمایهگذاری در سهام و ... این درصد میتواند بهتر هم باشد. پس اگر داراییهای شما میتوانند سه درصد بالاتر از تورم بازدهی ایجاد کنند، برای محاسبه ی مقدار دارایی هدف برای خودتان، به سادگی میتوانید مقدار مخارج سالانه را در 33 ضرب کنید. اگر بتوانید با 4 درصد بالاتر از تورم سرمایهگذاری کنید این عدد به 25 برابر مخارج سالانه کاهش خواهد یافت. در مثال گفته شده برای خانوادهای با مخارج سالانه دو میلیارد تومان، به نظر می رسد چیزی حدود 50-60 میلیارد تومان سرمایه کافی خواهد بود و با رسیدن به این سطح از دارایی، این خانواده نیازی به کار کردن بابت تامین مخارج زندگی تا ابد نخواهند داشت.
تحقیقات متعدد روانشناسی نیز نشان میدهند که رابطه میزان رضایت افراد از زندگی و شادی آنها با میزان ثروتشان به هیچ وجه خطی نیست و بعد از گذشتن از خط فقر و داشتن یک زندگی نرمال ، تفاوت چندانی بین افراد با سطوح مختلف ثروت وجود ندارد. شاید بهتر باشد یکبار از خودمان بپرسیم چقدر پول کافی است و با رسیدن به نقطه موعود، خود را از بندگی برای پول رها سازیم.
Financial Freedom = [1]
دیدگاه خود را بنویسید